فراموش شده هایی از بزگترین فریضه

نمي دونم چرا هميشه بعضي از ما تو خيلي از چيزهاي مهم مخصوصا مسايل ديني فقط قسمتي از مساله رو مي بينيم  واين باعث ميشه اون مساله برامون خيلي سخت ودشوار به نظر برسه واينكه نه تنها نمي تونيم در اون زمينه وظيفمون رو به درستي انجام بديم بلكه بعضي وقت ها خرابكاري هم مي كنيم . يكي از اين موارد مساله امر به معروف ونهي از منكر.گرچه اين مساله خيلي مساله گسترده ايه وممكنه بعضي ها بگن صحبت وتحقيق در رابطه با اين موضوع مستلزم وقت گذاشتن زياد وكار تخصصيه وتا حدودي حق با اون هاست اما چيزي كه خيلي مهمه اينه كه ما تو اين مساله خيلي از اصول اساسي وپايه اي كه رعايت اون ها خيلي كار رو براي ما ساده مي كنه وفهميدن ورعايت اون ها هم خيلي سخت نيست رو يا نمي دونيم يا فراموش كرديم ويا...

الا اي حال ان شاءالله در اين پست  چند نكته اي كه از نظر حقير معمولا مورد غفلت واقع ميشه رو با استفاده از احاديث معصومين عليهم السلام و كلام بزرگاني چون شهيد مطهري وحضرت آيت الله مصباح ذكر مي كنم.

1-    اولين موردي كه در اين زمينه ميشه اشاره كرد بحث تقدم امر به معروف بر نهي از منكره.تقريبا در تمامي مواردي كه در آيات وروايات در مورد اين فريضه بزرگ صحبت شده امر به معروف مقدم بر نهي از منكره.يعني قبل از اينكه ما به جايي برسيم كه مجبور بشيم مدام افراد رو از چيزهاي مختلف نهي كنيم بايد اول خوبي ها رو به اونها نشون بديم، راه درست رو نشون بديم،الگوي مناسب رو معرفي كنيم اون موقع وقتي "قد تبين الرشد من الغي"شد خيلي ها ديگه خودشون منكر رو انجام نميدن كه بعدش ما بخوايم تذكر بديم واگر هم كسي انجام داد وما تذكر داديم اين كار ما براي ديگران  تعجب برانگيز وغير قابل توجيه نيست چون"هدايت از گمراهى مشخص شده است".

به بياني ساده"اگر ما در برابر امور معنوي احساس مسئوليت مي كنيم بايد دو كار انجام دهيم:نخست بايد  پيشگيري كنيم ونگذاريم جامعه به فساد مبتلا شود،پس از آن نيز بايد مبتلايان به فساد را معالجه كنيم."                                                                        

2-    دومين مورد كه به نظر خيلي مهمه واكثر ما هم كلا فراموش كرديم در مراتب امر به معروف ونهي از منكره.همه ما وقتي ميگيم امر به معروف ونهي از منكر فكر مي كنيم يا بايد به طرف تذكر بديم يا يك جوري درگير بشيم وبرخورد فيزيكي داشته باشيم واينها يعني مراحل سوم و چهارم اين فريضه،يعني ما كه ميخوايم از نردبون بريم بالا به جاي اينكه پامون رو بذاريم پله اول بذاريم پله سوم وچهارم خب معلومه اينطوري هم برامون خيلي سخت تره وهم ممكنه بخوريم زمين.

اولين مرحله در نهي از منكر انكار به قلبه،يعني وقتي منكري مي بينيم در دل اون رو تقبيح كنيم ودر مرحله بعد بايد ناراحتي رو در چهره اظهار كنيم.

در كتاب تهذيب شيخ طوسي از امام صادق(ع)روايت شده كه به نقل از جد خود امير مومنان علی(ع) فرمود: ادنی الانکار تلقی اهل المعاصی بوجوه مکفره؛‹‹كمترين اقدام در مواجهه با منكر ،برخورد سرد وعبوس با اهل آن است››

-وحديث ديگه اي رو در ادامه مطلب بخونيد-

اين مرحله خيلي مرحله مهم وپر كاربرديه-چون اولا ساده ترين راهه وثانيا براي اونهايي كه برخي از كارها رو از روي نا آگاهي انجام ميدن ويا اونهايي كه ما باهاشون رابطه داريم و برخورد ما براشون مهمه ميتونه خيلي تاثيرگزار باشه.

از طرف ديگه اين كار ما ميتونه مثل يك چراغ قرمز عمل كنه-مثلا وقتي كه يك خانم با يك نگاه ناپاك مواجه ميشه ويا يك آقا ويك خانم با يك برخورد بيش از حد صميمي از طرف جنس مخالف مواجه ميشن(كه متاسفانه از اين دست نمونه ها در دانشگاه ها علي الخصوص در ترم هاي اول كم نيست) ميتونه با در هم كشيدن چهره وبرخورد سرد(مخصوصا خانم ها) با نشون دادن چراغ قرمز هم تنفر خودشون رو از اين كار نشون بدن هم جلوي ادامه اين كار رو بگيرن- فرض كنيد يك نفر چند بار پشت سر هم با اين صحنه مواجه بشه آيا اين كار رو ادامه ميده؟؟

ويا دونفر كه برخوردي خارج از حدود الهي دارن،اگر نگاه هاي سنگيني رو در اطراف خودشون احساس كنند اين كار رو ادامه ميدن؟؟

البته باید توجه داشته باشیم که شکل ،حدود وکیفیت برخورد ما باید متناسب با شرایط مخاطب باشه وطوری نشه که کار رو خرابتر کنیم.قطعا برخورد ما با کسی که از روی ناآگاهی کاری رو انجام میده باید با کسی که با گستاخی گناهی انجام میده متفاوت باشه.

ممکنه کسی برای تاثیرگذاری بهتر،روش مهربانانه ای در مقابل شخص گناهکار داشته باشه که بتونه زمینه راهنمایی وموعظه اون رو فراهم کنه واین منافاتی با مطلب بالا نداره؛چون عبوس نمودن چهره در مقابل كساني است كه اهل معصيت اند وبه اون مباهات مي كنند.

3-    مساله قابل طرح ديگه پرهيز از خشونته-كسي كه ميخواد پيامي اونم پيام خدا رو به مردم برسونه كه در اونها ايمان وعلاقه ايجاد بشه بايد نرمش سخن داشته باشه.كه قطعا ضرورت اين مورد بر همه روشن وواضحه اما چيزي كه اينجا مهمه اينه كه صلابت غير از خشونته ونبايد به بهانه پرهيز از خشونت دچار تساهل وتسامح نادرست بشيم.

مثال زيبايي كه شهيد مطهري در اين رابطه مياره ريگ هاي كف نهرهاست كه ساليان دراز آب از روي اون ها عبور كرده.اين سنگ ها از لحاظ سختي با ساير سنگ ها تفاوتي ندارن اما آنچنان صاف اند كه انسان از لمس كردن آن ها كوچكترين احساس نا راحتي نمي كنه.مساله صلابت داشتن،استحكام داشتن،شجاع بودن ونترسيدن از كسي غير از خدا غير از خشونت داشتنه.

در رابطه با تاثير سخن نرم در امر تبليغ خداوند خطاب به پيامبر اكرم(ص) ميفرمايد: فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَليظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِك(آل عمران-159)

وآيه زير شرطي است كه جايش خيلي خالي است:

الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَلَتِ اللَّهِ وَ يخَْشَوْنَهُ وَ لَا يخَْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ(احزاب 39).

یعنی از کسی غیر از خدا نترسیم.

بعضي وقت ها مي شنويم كه فلان كار دور از آداب معاشرت ودور از ادب و....است وبا اين حرف ها خيلي كارها رو توجيح مي كنند.اما اون چيزي كه بايد ازش بترسيم و قبيح بدونيم كنار گذاشتنش احكام و عبور از مرز هاي الهي است.وآنچه دور از ادبه ترجيح مخلوق بر خالق ومملوك بر مالكه


تکمیلیه:احتمال تاثیری که از اون در این فریضه سخن گفته می شه همیشه والزاما تاثیر دائمی نیست بلکه گاهی تاثیر لحظه ای است وحفظ قبح برای یک عمل
یعنی عاملی برای جلوگیری از تبدیل معروف به منکر ومنکر به معروف


چند روزیه حال خاصی دارم که خیلی خیلی  محتاج دعام واحتمالا چند روزی نیستم

ای سبک بال ، در دعای سحرت ، هرگز از یاد نبر ، من جا مانده بسی محتاجم

التماس دعا

ادامه نوشته

ملت ايران در برابر عربده‌هاي بيگانگان از آرمان‌ها كوتاه نمي‌آيد.

حضور سر زده حضرت آقا در منزل سه تن از شهدا

فیلم دیدار

کیفیت متوسط و فرمت Wmv و با حجم 17.8 MB
کیفیت متوسط و فرمت Flv و با حجم 5.7 MB

با تو در این مسیر

فتوكلیپ: «با تو در این مسیر»

کیفیت متوسط و فرمت Wmv و با حجم 9.1 MB
کیفیت متوسط و فرمت Flv و با حجم 3.1 MB
کیفیت خوب و فرمت Mp4 و با حجم 23.9 MB

بدون شرح

امام به ما آموخت كه اگر مومنانه ايستادگي وتدبير كنيد،نصرت الهي حتما نصيب شما خواهد بود.

 


فم از همون اول پايگاه انقلاب بود الان هم كه قمي ها گل كاشتن

یک جمعه دیگر...

عصر یک جمعهء دلگیر، دلم گفت بگویم بنویسم که چرا عشق به انسان نرسیده است؟ چرا آب به گلدان نرسیده است؟چرا لحظهء باران نرسیده است؟ وهر کس که در این خشکی دوران به لبش جان نرسیده است، به ایمان نرسیده است و غم عشق به پایان نرسیده است. بگو حافظ دلخسته زشیراز بیاید بنویسد که هنوزم که هنوز است چرا یوسف گمگشته به کنعان نرسیده است ؟چرا کلبه احزان به گلستان نرسیده است؟دل عشق ترک خورد، گل زخم نمک خورد، زمین مرد، زمان بر سر دوشش غم و اندوه به انبوه فقط برد،فقط برد، زمین مرد، زمین مرد ،خداوند گواه است، دلم چشم به راه است، و در حسرت یک پلک نگاه است، ولی حیف نصیبم فقط آه است و همین آه خدایا برسد کاش به جایی، برسد کاش صدایم به صدایی...

سید حمید رضا برقعی

سروده ای محشر از دیوونه داداشی(قطعه26)

سلام عمو محمود، خوبی؟ کجایی؟!/ دنیا  رو  پر  کرده “عطر رجائی”

چهارشنبه باز، ساندیس به دست از ایران/ با اتوبوس، بردن ما رو به لبنان

می گن، ما تو سفرهای سیاسی/ پیچیده عمل می کنیم، اساسی!

دیدی با هم چه گرد و خاکی کردیم؟!/ اسرائیل بی رگ و شاکی کردیم!

سنگ که نبود تو دستامون، یه “نی” بود/ ساندیس هفت میوه ی “نه دی” بود

لبنان واسه مشتهای ما سنگ نداشت/ “سنگ تموم”، اما واسه تو گذاشت

کاپشنت شد، تور عروس بیروت!/ داماد لرها رو کشوند،  هپروت!!

تقلب کرد باز امت حزب الله!/ این دفه با سید حسن نصرالله !

نظر صريح امام خامنه اي در مورد وقف داشگاه آزاد

متن نامه رهبرمعظم انقلاب كه از سوي دفتر ايشان براي آقايان هاشمي رفسنجاني و احمدي نژاد ارسال شده به شرح زير است.

 



بسم الله الرحمن الرحيم

در پي مأموريت به دو هيئت فقهي و حقوقي براي بررسي عميق و همه جانبه درباره وقف اموال دانشگاه آزاد اسلامي، مجموعه بحث ها و تدقيق در ادله مختلف به اين نتيجه قطعي منتهي شد كه وقف مزبور داراي اشكالات اساسي فقهي و حقوقي است از جمله، هم به لحاظ مشروعيت وقف مذكور و هم از جهت صلاحيت هيئت محترم موسس در انشاء اين وقف. همچنان كه مشكل اساسي تحقق قبول مقام ذيصلاح نيز مطرح است، بنابراين وقف مزبور از لحاظ فقهي و حقوقي صحيح نيست.

ضمناً با توجه به ماهيت غيرخصوصي و غيردولتي دانشگاه آزاد اسلامي، لازم است بندهاي 5 و 10 مصوبه جديد شوراي عالي انقلاب فرهنگي در مورد اساسنامه آن دانشگاه مورد بررسي مجدد قرار گرفته و اصلاح شود.

مراتب به جناب آقاي هاشمي رفسنجاني رياست محترم هيئت موسس و جناب آقاي احمدي نژاد رياست محترم شوراي عالي انقلاب فرهنگي ابلاغ شود.

سيدعلي خامنه اي
18/7/89

جشنواره شعر

همرمان با میلاد با سعادت امام رضا(ع)

بسیج دانشجویی دانشکده علوم پایه برگزار می کند:

جشنواره شعر

مهر هشتم

در دو بخش شعر خوانی ومشاعره

با حضور:

سید حمید رضا برقعی

علیرضا بدیع

قاسم رفیعا

و استاد شکوهی

 

پل ارتباطي جهت ارائه آثار و شرکت در مشاعره:

پست الکترونیک

afsaranjavan@gmail.com

شماره تماس

۰۹۳۹۹۹۵۰۷۱۶

 

مهلت ارائه آثار:

یک شنبه ۲۵/۷/۱۳۸۹

زمان:

دوشنبه ۲۶/۷/۱۳۸۹

ساعت:۱۴:۳۰

مکان:

دانشکده علوم پایه-آمفی تئاتر جدید

 

الهی به مردان در خانه‌ات/به آن زن ذلیلان فرزانه‌ات

از اونجایی که ایام شادیه یک شعر خوانی طنز گذاشتم.

شعرخوانی طنز "سعید سلیمان‌پور" با مطلع "الهی به مردان در خانه‌ات/به آن زن ذلیلان فرزانه‌ات" در محضر رهبر انقلاب.

دانلود

السلام علی المهدی

احتمالا این شعر رو زیاد شنیدید یا خوندید.حس غریبی داره این شعر،مخصوصا وقتی دل آدم غروب جمعه هوای گریه داره

کشتي نساز اي نوح! طوفان نخواهد آمد

 بر شوره زار دلها باران نخواهد آمد

 شايد خدا به شعرم لبخند زند اما

جايي که سفره خاليست باران نخواهد آمد

 رفتي کلاس اول اين جمله را عوض کن

 تا آن مرد نيايد باران نخواهد آمد.

وبه قول دوستی: 

"یا صاحب الزمان ! داستان یوسف را گفتن وشنیدن به بهانه ی توست .

شرمنده ایم .

می دانیم گناهان ما همان چاه غیبت توست ."

 

السلام  علی المهدی الذي يملأ الأرض قسطاً وعدلاً كما ملئت جوراً وظلماً

چرا باید بگوییم امام خامنه ای؟

مطلب زیر رو در وبلاگ بسیج دانشکده الهیات خوندم واز اونجایی که مطلب خیلی خوبی بود اینجا هم گذاشتم.واز اونجایی که موضوع خیلی مهمه کل متن رو در همین صفحه اول گذاشتم.

امام خامنه اي

چرا باید بگوییم امام خامنه ای؟

غربی ها با سه کلید واژه ی" آزادی،دموکراسی و حقوق بشر" افکار عمومی را اداره می کردند.شرقی ها با دو کلید واژه ی "مبارزه ی پرولتریا با امپریا لیسم" و "برابری".امام 5 کلید واژه ی قرآنی را در برابر آن 5 کلید واژه قرار دادند.اصل (امامت محوری)مهم ترین کلید واژه بود.سیستم امت – امامت حرف جهان شمول اسلامی بود که در عرصه ی سیاست احیا شد. ده سال هر کاری کردیم،یک رسانه ی غربی بگوید"امام خمینی" نشد!همه می گفتند "آیت الله خمینی".سال 59 به یکی از اساتید یهودی آلمان گفتم:استاد چرا رسانه های شما نمی گویند امام خمینی؟؛خندید و گفت(آخر ما بعضی چیزها را می دانیم!)کیفش را باز کرد و یک کتاب در آورد.ترجمه ی آلمانی کتاب "ولایت فقیه "امام بود.گفت:آقای خمینی یک تئوری جهانی دارد.وقتی ما گوییم "امام" بین کشورهای دنیا شاخص می شود.چون کلمه ی امام قابل ترجمه نیست.ولی وقتی بگوییم"رهبر"،این کلمه در غرب بار منفی دارد.دیگر ما ایشان را کنار استالین و موسولونی و هیتلر قرار می دهیم.کلمه "رهبر" به نفع ماست و کلمه ی "امام" به نفع اقای خمینی است.از طرف دیگر اگر ایشان جایگاه دینی دارند،ما به ایشان می گوییم "آیت الله" ،اما"امام" یک بار معنوی دارد!از طرفی آنطور می شود امام امت اسلامی که مسلمانان جهان را دور خودش جمع می کند!با این صراحت این را به من گفت.یک رسانه ی غربی یا شرقی را پیدا نمی کنید که گفته باشد (امام خمینی).آن موقع ما امتحان کردیم که آیا رسانه های غربی می پذیرند که ما یک آگهی با نام (امام خمینی) بدهیم؟می خواستیم 60 هزار دولار هم بدهیم که یک آگهی چاپ کنند،ولی قبول نکردند!شهریور 58 که در مجلس خبرگان قانون اساسی،شهید بهشتی کلمه ی امامت را گذاشت ،ریاست آن مجلس با آقای منتظری بود.امام خمینی گفت:شما نمی توانید مجلس را اداره کنید،برو کنار آقای بهشتی اداره کند.وقتی شهید بهشتی آمد اصل پنجم را مطرح کند که ولی فقیه نائب امام زمان "عج" وامام امت اسلامی است،کشور به هم ریخت.بازرگان اعلام استعفای دسته جمعی دولت را کرد.امیر انتظام اعلام کرد که مجلس خبرگان قانون اساسی باید منحل شود.سر یک کلمه کشور به هم ریخت!امامت محوری،امت گرایی،عدالت گستری و دو قطبی مستکبرین_مستضعفین اساس تئوری امام خمینی بود.امام خمینی از دنیا رفتند.آقای رفسنجانی آمدند.5 روز بعد از رحلت امام خمینی در دومین خطبه ی اولین نماز جمعه بعد از رحلت امام،راجع به ولایت فقیه دو جمله گفتند.1-"ما نمی خواهیم بعد از رحلت امام خمینی به جانشین ایشان (امام)بگوییم".این همه دعوا داشتیم با شرق و غرب؛امام حاضر شد شهید بهشتی را قربانی کند برای این کلمه؛قانون اساسی 5 بار روی امامت ولی فقیه تاکید نموده،امام این را از سال 48 مطرح کردند،شما می گویید نمی خواهیم؟به اسم اعزاز امام خمینی گفتند به جانشینش نمی گوییم امام.انگار یکی به شما بگوید چون من خیلی شما را دوست دارم،افکار شما را می خواهم با شما دفن کنم!جمله ی دومشان این بود:"خبرگان مرجع تعیین نکرده است".یعنی جانشین امام خمینی نه مرجع است و نه امام.وقتی ایشان جای (امام) گذاشت (رهبر)، (امت) شد (ملت).یعنی عملا سیستم ملت_رهبر انگلیس ها را پذیرفتیم و سیستم امت_امامت امام خمینی را کنار گذاشتیم.وقتی(امت) شد (ملت)،عناصر امت یعنی(برادران و خواهران قرآنی )-که وظایفی مثل امر به معروف و نهی از منکر نسبت به هم دارند-،تبدیل شدند به عناصر ملت یعنی(شهروند) و (هموطن).اما کلمه ی سوم یعنی (عدالت)؛مقدس ترین کلمه ای که آقای رفسنجانی در دوران ریاست جمهوری خودشان ابداع و به نظام اسلامی تحمیل کردند،کلمه ی (توسعه) بود.فرق عدالت و توسعه این بود که عدالت راه خدا و پیامبر(ص)و علی مرتضی(ع) را تعریف می کند،اما (توسعه) را صندوق بین المللی پول و بانک جهانی و صهیونیسم های عالم.در عرصه ی بین المللی هم دو کلید واژه قرآنی(مستکبرین) و (مستضعفین) را ایشان مطرح کردند و گفتند (مستکبرین)فحش و توهین آمیز است!به جایش بگوییم( قدرت های جهانی)!خوب وقتی گفتی (مستکبرین)باید با آنها(مبارزه)کنی ،اما وقتی گفتی (قدرت های جهانی) باید با آنها (تعامل) کني. (مستضعفين)را هم کردن( قشر آسیب پذیر) ؛یعنی آدم های بی عرضه ای که خودشان پذیرای آسیب اند!5 کلید واژه ی امام خمینی که اساس گفتمان نهضت اسلامی بود،توسط آقای رفسنجانی تغییر پیدا کرد به همان کلید واژه هایی که دشمنان می خواستند.تا زمانیکه کلید واژه های امام خمینی- که راس آنها امام بودند،ولی فقیه است- احیا نشود،هر کاری که بکنیم وصله پینه کردن است.شما هر لعنتی که به..... بکنید،اینقدر جگر دشمنان نمی سوزد که بگوییم "امام خامنه ای" .مشکلی هم که هست همه می گویند(دیگران بگویند ما هم می گوییم!)اصول گراها می گویند صدا و سیما شروع کند ما هم می گوییم! صدا و سیما می گوید ما که از روحانیون نمی توانیم جلوتر بیفتیم! روحانیون می گویند تا مدیران ارشد کشور نگویند که ما نمی توانیم جلو مردم بگوییم! آنها هم می گویند وقتی جوانان انقلابی نمی گویند،ما بگوییم و هزینه بدهیم؟!و...  بعضی هم می گویند نگوییم،چون قبلا کسی(حشمت الله طبرزدی) این کار را کرده و این کار در ذهن مردم سابقه ی خوبی ندارد.خب،خوب ها باید پرچمدار این کار شوند که این کار به اسم آنها ثبت شود و آن سابقه پاک شود.. سید حسن نصرالله می فهمد در سخت ترین شرایط که دارد باید بگوید امام خامنه ای! اما اینجا نشسته ایم و نمی گوییم!!اگر نعمت خدا را قدر ندانیم،می فرماید:"إنَّ عذابی لَشدید".روز قیامت آنجا ندا داده می شود که (وفقوهم إنَّهم مسئولون،مالَکم لا تَناصرون) هی حرف را انداختند از این طرف به آن طرف!

دکتر سعید جلیلی

آیه اى كه مقدس اردبیلى را لرزاند

گویند: در ایامى كه شیخ بهایى (رحمت الله علیه ) جهت زیارت امیرالمؤ منین (علیه السلام ) به نجف اشرف وارد شد. روزى به دروس مولانا احمد مقدس اردبیلى حاضر شد، دید كه مقدس از جهت شكسته نفسى و تواضع ، به طورى خود را در میان شاگردان مخفى مى كند كه كسى فرق نمى گذارد استاد كدام است و شاگرد كدام . و بدون این كه در صدر مجلس ‍ باشد در میان شاگردان ، مشغول درس دادن مى باشد و صدر مجلس از وجود ایشان خالى است .

شیخ بهایى از این همه تواضع و شكسته نفسى او تعجب كرد. با اصرار و خواهش ، استاد را آورده و در صدر مجلس نشانید. در این اثنا صدایى شنید كه با تلاوت بلند این آیه شریفه را مى خواند. «تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِینَ لَا یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ» 1  ؛ ما این خانه آخرت (بهشت جاوید) را براى آنان كه در زمین اراده علو و برترى ، فساد و سركشى را ندارد مخصوص گرداندیم و حسن عاقبت از آن پرهیزكاران است .

بعد از خوانده شدن این آیه ، هر چه گشتند شخص گوینده را نیافتند و از شنیدن آیه لرزه بر اندام مقدس اردبیلى افتاد و رنگش متغیر شد. گریه كنان و با حال ناراحتى برخاست و دو مرتبه در میان شاگردان خود نشست و باز مشغول درس و بحث خود شد.

 

در خود كمال و منزلتى هر كه را كه هست

 

بــر صــدر اخـتـیــار كــنـــد آسـتـــانـه را

 

تـــــــواضــــع ســـر رفــعــــــت انـــدازدت

 

تـــكــــبـــر بـــه خـــاك انـــدر انــــدازدت

 

تــواضـــع است دلــیل رسیــدن به كمــال

 

سواره چون كه به مقصد رسد پیاده شود

منبع:تبیان


پ ن. از همه دوستان به خاطر  کامل  نشدن مطالبی که قرار بود ادامه دار باشن ودر چند پست مطرح بشن شرمنده ام.این مدت یک مقدار برنامه کاریم بهم ریخت.ان شاءالله در اولین فرصت مباحث رو ادامه میدیم.

دستخط امام خامنه ای(تدفین شهدا در دانشگاه شاهد)

دستخط امام خامنه ای(تدفین شهدا در دانشگاه شاهد)

برای مشاهده تصویر بزرگتر روی عکس کلیک کنید.

بسمه تعالی
پيكر مطهّر و معطّر شهيدان هر جا آرام گيرد، ياد مبارك و ‌آرامبخش و بهجت‌انگيز خود را در فضا می‌پراكند و صفا و معنويت می‌آفريند.
دانشگاه شاهد، خود گلخانه‌ئی عطرآگين است و اميد است با قدوم اين شهيدان بیش از پیش منشأ خير گردد.
از رئيس محترم دانشگاه و همكاران علمی و اداری، و نیز دانشجويان آن متشكرم.
انشاءالله همه موفق باشيد.
سيد علی خامنه‌‌ای

یه مدینه،یه بقیعه یه امامی که حرم نداره

دانلود کلیپ

چشم ها را باید شست؟؟؟

مرد مسنی به همراه پسر ٢۵ ساله‌اش در قطار نشسته بود. در حالی که مسافران در صندلی‌های خود نشسته بودند، قطار شروع به حرکت کرد.

 به محض شروع حرکت قطار پسر ٢۵ ساله که کنار پنجره نشسته بود پر از شور و هیجان شد. دستش را از پنجره بیرون برد و در حالی که هوای در حال حرکت را با لذت لمس می‌کرد فریاد زد: پدر نگاه کن درخت‌ها حرکت می‌کنن. مرد مسن با لبخندی هیجان پسرش را تحسین کرد.

کنار مرد جوان، زوج جوانی نشسته بودند که حرف‌های پدر و پسر را می‌شنیدند و از حرکات پسر جوان که مانند یک کودک ۵ ساله رفتار می‌کرد، متعجب شده بودند.

ناگهان جوان دوباره با هیجان فریاد زد: پدر نگاه کن دریاچه، حیوانات و ابرها با قطار حرکت می‌کنند. زوج جوان پسر را با دلسوزی نگاه می‌کردند. باران شروع شد چند قطره روی دست مرد جوان چکید. او با لذت آن را لمس کرد و چشم‌هایش را بست و دوباره فریاد زد: پدر نگاه کن باران می‌بارد،‌ آب روی من چکید.

زوج جوان دیگر طاقت نیاورند و از مرد مسن پرسیدند: ‌چرا شما برای مداوای پسرتان به پزشک مراجعه نمی‌کنید؟ مرد مسن گفت: ما همین الان از بیمارستان بر می‌گردیم. امروز پسر من برای اولین بار در زندگی می‌تواند ببیند!

 

سپید تر از سپید!

  

                      انتظار؟؟؟

 

ما کجای کار این زمین

واین زمان سیر می کنیم؟؟

یا کجاست آخرِ زمین

و آخرٍ زمان؟؟

 

انتظار می کشیم؟

انتظار آخرالزمان؟؟؟

 

آخر الزمان که آخر زمانه نیست

نه

ابتدای یک "بهانه" است

"یک بهانه تا بلوغ شعور"

 

آن زمان

دست های ما پُل اجابتی به دور می شوند

چشم ها بلور نور می شوند

چشم های منتظر

نه چشم های محتضر

دست های پل

نه دسته های پول...

 

می رسد زمان آخرالزمان اگر

چشم های ما

این بلور های نور

بی غبار

انتظار را

سوار  را

همیشه عاشقانه تن دهند

جاودانه تن دهند

 

حديث عنوان بصري

اين حديثي است كه امام صادق(ع) در آن راه سير وسلوك،مجاهده با نفس،تحصيل حقيقت وعبوديت و وصول به قرب الهي را به اختصار بيان نموده اند.

آیت الله سید محمد حسین حسینی تهرانی در کتاب روح مجرد می فرمایند: « آقای قاضی برای گذشتن از نفس اماره و خواهش های مادی و طبعی و شهوی و غضبی که غالباً از کینه و حرص و شهوت و غضب و زیاده روی در تلذذات بر می خیزد، روایت عنوان بصری را دستور می دادند به شاگردان و تلامذه و مریدان سیر و سلوک إلی الله، تا آن را بنویسند و بدان عمل کنند. یعنی یک دستور اساسی و مهم، عمل طبق مضمون این روایت بود. و علاوه بر این می فرموده اند باید آن را در جیب خود داشته باشند و هفته ای یکی، دو بار آن را مطالعه نمایند. »

بخش هایی از این حدیث رو در این پست گذاشتم ومتن کامل حدیث رو هم میتونید از لینک های انتهای متن دانلود کنید.

 ***********

علم‌ به‌ آموختن‌ نيست‌. علم‌ فقط‌ نوري‌ است‌ كه‌ در دل‌ كسي‌ كه‌ خداوند تبارك‌ و تعالي‌ اراده هدايت‌ او را نموده‌ است‌ واقع‌ ميشود.بايد در اوّلين‌ مرحله‌ در نزد خودت‌ حقيقت‌ عبوديّت‌ را بطلبي‌؛ و بواسطه‌ عمل‌ كردن‌ به‌ علم‌، طالب‌ علم‌  باشی.

 ***********

گفتم‌: اي‌ أبا عبدالله‌! حقيقت‌ عبوديّت‌ كدام‌ است‌؟  گفت‌: سه‌ چيز است‌:

 ۱- اينكه‌ بنده خدا براي‌ خودش‌ دربارة‌ آنچه‌ را كه‌ خدا به‌ وي‌ سپرده‌ است‌ مِلكيّتي‌ نبيند؛ چرا كه‌ بندگان‌ داراي‌ مِلك‌ نمي‌باشند، همة‌ اموال‌ را مال‌ خدا مي‌بينند، و در آنجائيكه‌ خداوند ايشان‌ را امر نموده‌ است‌ كه‌ بنهند، ميگذارند؛

۲-  و اينكه‌ بنده‌ خدا براي‌ خودش‌ مصلحت‌ انديشي‌ و تدبير نكند؛

۳-و تمام‌ مشغوليّاتش‌ در آن‌ منحصر شود كه‌ خداوند او را بدان‌ امر نموده‌ است‌ و يا از آن‌ نهي‌ فرموده‌ است‌.

 بنابراين‌، اگر بندة‌ خدا براي‌ خودش‌ مِلكيّتي‌ را در آنچه‌ كه‌ خدا به‌ او سپرده‌ است‌ نبيند، انفاق‌ نمودن‌ در آنچه‌ خداوند تعالي‌ بدان‌ امر كرده‌ است‌ بر او آسان‌ مي‌شود. و چون‌ بندة‌ خدا تدبير امور خود را به‌ مُدبّرش‌ بسپارد، مصائب‌ و مشكلات‌ دنيا بر وي‌ آسان‌ ميگردد. و زماني‌ كه‌ اشتغال‌ ورزد به‌ آنچه‌ را كه‌ خداوند به‌ وي‌ امر كرده‌ و نهي‌ نموده‌ است‌، ديگر فراغتي‌ از آن‌ دو امر نمي‌يابد تا مجال‌ و فرصتي‌ براي‌ خودنمائي‌ و فخريّه‌ نمودن‌ با مردم‌ پيدا نمايد. پس‌ چون‌ خداوند، بندة‌ خود را به‌ اين‌ سه‌ چيز گرامي‌ بدارد، دنيا و ابليس‌ و خلائق‌ بر وي‌ سهل‌ و آسان‌ ميگردد؛ و دنبال‌ دنيا به‌ جهت‌ زياده‌اندوزي‌ و فخريّه‌ و مباهات‌ با مردم‌ نميرود، و آنچه‌ را كه‌ از جاه‌ و جلال‌ و منصب‌ و مال‌ در دست‌ مردم‌ مي‌نگرد، آنها را به‌ جهت‌ عزّت‌ و علوّ درجة‌ خويشتن‌ طلب‌ نمي‌نمايد، و روزهاي‌ خود را به‌ بطالت‌ و بيهوده‌ رها نمي‌كند.

 و اينست‌ اوّلين‌ پلّه‌ از نردبان‌ تقوي‌.

 ***********

و امّا آن‌ سه‌ چيزي‌ كه‌ راجع‌ به‌ بردباري‌ و صبر است‌: 

۱- پس‌ كسيكه‌ به‌ تو بگويد: اگر يك‌ كلمه‌ بگوئي‌ ده‌ تا مي‌شنوي‌ به‌ او بگو: اگر ده‌ كلمه‌ بگوئي‌ يكي‌ هم‌ نمي‌شنوي‌!

۲- و كسيكه‌ ترا شتم‌ و سبّ كند و ناسزا گويد، به‌ وي‌ بگو: اگر در آنچه‌ ميگوئي‌ راست‌ ميگوئي‌، من‌ از خدا ميخواهم‌ تا از من‌ درگذرد؛ و اگر در آنچه‌ ميگوئي‌ دروغ‌ ميگوئي‌، پس‌ من‌ از خدا ميخواهم‌ تا از تو درگذرد.

۳- و اگر كسي‌ تو را بيم‌ دهد كه‌ به‌ تو فحش‌ خواهم‌ داد و ناسزا خواهم‌ گفت‌، تو او را مژده‌ بده‌ كه‌ من‌ دربارة‌ تو خيرخواه‌ مي‌باشم‌ و مراعات‌ تو را مي‌نمايم.

 ***********

متن كامل حديث(ورد)

متن كامل حديث(pdf)

ماورای نور

رصدخانه اشعه ایکس Chandra در ارتفاع بسیار بالای زمین در چرخش است و با دقت بسیار زیاد به تاریکترین نقاط فضا می نگرد. با جستجوی ترسناک ترین و با شکوه ترین جلوه های گیتی، این تلسکوپ برجسته، آنچه چشمان ما قادر به دیدنش نیست را آشکار می سازد و ما را به آنسوی روشنایی ها می برد.

Chandra بهترین عملیات اختر شناسی اشعه ایکس ناساست. پنجره ای به جهانی باز می کند که قدرتمندترین پدیده ها در تاریکی می درخشند.

 

برای دانلود و مشاهده فیلم مربوط اینجا کلیک نماید.

اگر به اطلاعات بیشتری در مورد این تلسکوپ علاقه مندید میتونید به ادامه مطلب مراجعه کنید.

منبع:سایت نجوم ایران

ادامه نوشته

کلیپ

برای دانلود روی لینک ها کلیک کنید.

شهید گمنام(صوتی)

شهید گمنام(تصویری)